یه چیزی رو من بارها توی سایت های مختلف و از زبون ادمای مختلف میشنیدم و میدیدم که به نوعی انگار متداول شده این طرز فکر ولی بهش ایراد وارد هست ولی هیچ کسی بهش فکر نمیکنه گفتم اینجا بگم تا این اشتباه رو شما انجام ندید.
قبل از این که کسی رو دوست داشته باشی خودت رو دوست داشته باش.
یا اینکه
خودت رو دوست داشته باش.
دیدم افرادی رو که تو مشکلاتشون اینو میگفتن. ولی اینجا یه نکته خیلی باریک و خیلی مهم هست. خودت رو دوست داشتن تا حدی که باعث ازار بقیه نشه موجه و قابل قبول هست ولی از یه جا به بعد باعث میشه که یه حصار دور خودت کشیده باشی و اون چیزی هست به اسم خودشیفتگی توام با حس نیاز به توجه افراطی. یه حالتی درونی که میخوای ازش بیرون بیای ولی نمیشه یه حالتی که باعث میشه که بهترین خوشحالیات هم خوشحالی نباشن. این الان تو دخترا زیاد هست به خاطر شرایط بدشون هست و این تصمیم بد رو میگیرن که کل زندگیشون رو تحث تاثیر میگذاره و نیاز بیدا میکنن به توجه دایمی دیگران و نمیخوان کسی اونارو بجز ادم شاد-ادمی که خودشون دوست دارن ببینن.
اول اعتماد به نفس رو بیشتر کنید با اینکار حس نیاز به تایید دیگران کم و کم میشه.
علت کم بودن اعتماد به نفس و زیاد بودن حس نیاز به تایید جدای از زمینه خانوادگی و محیط میتونه یه زمینه بر رنگ تر دیگه ای داشته باشه و اون طرز فکر هست در مورد دنیای اطراف مثلا اینکه برای اینکه اعتماد به نفسم بیشتر بشه باید سعی کنم اینطوری و اونطوری خودمو نشون بدم.گرچه این کار باعث میشه موقتا اعتماد به نفس بیشتر بشه مثل یه فعال کننده موقت ولی هیجوقت کامل نیست. اعتماد به نفس باید درونی و واقعی باشه . باید همراه با تلاش باشه. اعتماد به نفس رو باید درونی ساخت با تلاش نه دریافت از محیط بیرون. شاید تعریف من از اعتماد به نفس و اینکه اعتماد به نفس رو به این طریق از سایر افراد دریافت کنم این مشکل رو همراه داشته باشه که ادم مقابل تعریفش از اعتماد به نفس متفاوت باشه و شما این حس تایید و اعتماد به نفس رو ازشون نگیرید و این اعتماد به نفس شکننده کم و کم تر بشه.
بعضی وقتا شاید این طور جلوه کنه که تایید دیگران خیلی مهمه. ولی نه. بستگی به اعتماد به نفس واقعی و دراز مدتت چقدر باشه. اعتماد به نفس واقعی هم از راه تلاش میاد از تلاش سخت همراه با عرق این سختی. وقتی برای اعتماد به نفس واقعی تلاش کنی و این اعتماد به نفس رو بدست بیاری اتوماتیک وار تایید دیگران برات کم میشه. البته اعتماد به نفس واقعی چطور به دست میاد. اعتماد به نفس واقعی یعنی انجام دادن دایمی و طولانی مدت کاری که برای شما سرگرم کننده و لذت بخش واقعی هست. به مقداری که طولانی مدت تر باشه و سخت باشه اعتماد به نفس رو موازی بیشتر میکنه. البته شما همیشه به این منبع اعتماد به نفس وابستگی بیدا میکنید بهتره این منبع رو طوری انتخاب کنید که همیشه در دسترس باشه و شما روش کنترل داشته باشید. شروع از همه سخت تره.
بس, خودت رو دوست نداشته باش. فقط تلاش کن و به جای اینکه به زبون بیاری با اعتماد به نفس کم-خودت رو دوست داری چون اعتماد به نفس واقعی زیاده و تایید واقعا برات مهم نیست چون وابستگیت به تلاشت و هدف هات هست نه تایید دیگران.
طرز فکرت رو تغییر بده. سعی کن همه ی فکرات رو هر چند سال یه بار کاملا تغییر بدی.
سعی کن دوست داشته باشی نه این که دوستت داشته باشن یا خودت خودت رو دوست داشته باشی چون این نگاه حس با ارزش بودن به شما میده حس تایید میده. دوست داشتن فقط یک نفر نه. تا جایی که میشه دوست داشته باشید. ادم فروتن باش و از همه یادبگیر و حتی اگه شخصیتشون رو دوست نداشته باشی-هیچوقت سعی نکن بزرگ بشی همیشه بچه باش تا بیشتر یادبگیری و مثل بچه زندگی کنی و کنجکاو باشی و شادتر.
هیچوقت بزرگ نشو.
برای اینکه شروع کنی همه دیوارارو خراب کن و از نو بساز. از خودت شروع کن با هدف اینکه میخوام زندگی ای بسازم که خودم ازش لذت ببرم بدون اینکه بخوام کسی رو متوجه این کنم که از زندگیم لذت میبرم یا نه چون وقتی از زندگی-واقعا لذت ببرم هیچوقت به فکر بازگو کردن نمیگردم فقط تلاش میکنم تا دوباره بیشتر و بیشتر لذت ببرم.
همیشه هدف داشته باشید و برای شما چالش برانگیز باشه. با اینکار اعتماد به نفس بیشتر میشه و کمتر به فکر تایید میافتید.
همیشه هدف هست تلاش هست مگر اینکه مرده باشید. مهم نیست سن شما چقدره و تو چه وضعیتی هستید. همیشه چیزی هست که میتونه عمیقا شما رو خوشحال کنه. چیزی که شما ازش لذت ببرید. فقط کافیه هدف شه براتون.
هیچوقت بزرگ نشید هیچوقت هیچوقت هیچوقت